سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیده دوست از [دیدن] عیب های محبوب، نابیناو گوشش از [شنیدن] زشتیِ نقص هایش ناشنواست . [امام علی علیه السلام]

غمنامه

یه آخر هفته دیگه از راه رسید.

هفته ای که گذشت هفته پرمشغله ای برام بود.

دارم صبوری می کنم مگه نه خدا جون؟!

چرا تنهام گذاشتی؟

چرا احساس بی پناهی میکنم؟

چرا قلبم در فشاره؟

چرا دیگه حس صحبت با تو روهم ندارم با اینکه می دونم تو داری نگاهم می کنی؟

نمی گم خسته شدم!چون تو ناراحت می شی!چون در میون این همه نعمتت فقط به خاطر نداشتن یه نعمت بزرگت بگم خسته شدم و بریدم می شه ناشکری.

ولی می تونم بگم خدایی که مونس تنهایی آدمهای تنها هستی می خوام باهات درد دل کنم.

می تونم داد بزنم و بگم دلم گرفته.

می تونم بگم تو فقط می دونی تو وجود و فکر من چی میگذره پس فقط می تونم با تو حرف بزنم.

می تونم بگم چون حرفم نمی آد و تو بدون حرف هم می فهمی من دردم چیه می خوام تو رو صدا کنم!

اومدم فقط صدات کنم تا اشکهام بیاد تا سبک بشم.

ولی نمی گم خسته شدم .

چون بهت امید دارم.

به کرمت به بزرگیت به اینکه تو خداااااااااااااااااااااااااااااااااااایی.

پس بگذار لا اقل فریاد بزنم و صدات کنم:

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

به خدا نمی شه بی خیالی طی کنم ! به خدا خودم هم از این وضعیت بدم میاد . از اینکه هر لحظه خودمو به این ور و اون ور بزنم و همش در مورد همه چیز فکر کنم بدم میاد .از اینکه امیدی به زندگی نداشته باشم و بی هدف زندگی کنم بدم میاد . سعی کردن منو ندیدی که این طوری می گی .انقدر کارها کردم یه مدت بی خیالی طی می کردم اما مگه فایده ای داشت؟

مــــــــــــن تمـــــــــــــــــــــام شــــــــــــــــــــدم.




محمد ::: یکشنبه 86/2/30::: ساعت 10:48 صبح

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 10


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :7647
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<